دستگاه (موسیقی)
مقدمه
دستگاههای موسیقی ایرانی یا به شکل خلاصه دستگاه اصطلاحی در موسیقی سنتی ایرانی است که به مجموعهای از چند نغمه (گوشه) اطلاق میشود که با هم در گام، کوک، و فواصل نت همآهنگی دارند.
بیشتر منابع معاصر هفت دستگاه را بر میشمرند و علاوه بر آن، پنج آواز نیز مطرح میکنند که هر کدام زیرمجموعهٔ یکی از این هفت دستگاه است. این دستگاهها عبارتند از همایون، ماهور، شور، سهگاه، چهارگاه، راستپنجگاه، و نوا. با این حال، برخی منابع آوازهایی که توسط دیگران جزو ملحقات دستگاه شور و همایون طبقهبندی میشوند را نیز یک دستگاه جداگانه میدانند و تعداد کل دستگاهها را ۱۲ یا ۱۳ عدد برشمردهاند. گوشههای دستگاهها در قالب مجموعهای به نام ردیف گردآوری میشوند. معمولاً دستگاهها با گوشهای به نام «درآمد» آغاز میشوند که در آن مُدِ اصلی دستگاه معرفی میشود. گوشههای بعدی در دستگاه معمولاً آن را به سمت نتهای زیرتر میبرند که به آن «اوج» گفته میشود. دستگاهها نهایتاً از طریق گوشههای دیگری به مد اصلی خود «فرود» میکنند.
بین دستگاههای مختلف روابطی برقرار است. برخی گوشهها در بیشتر از یک دستگاه دیده میشوند که این امر میتواند پردهگردانی از یک دستگاه به دستگاه دیگر را میسر سازد. اگر چه تعداد دستگاهها دست کم هفت مورد دانسته میشود، اما از نظر فواصل و مد موسیقایی، آنها را به چهار یا پنج گروه تقسیمبندی میکنند و این اشتراکات فواصل نیز زمینهساز رابطهٔ بین دستگاهها است. از بین دستگاههای موسیقی ایرانی، دستگاه شور مهمترین دانسته میشود و موضوع تحقیقات بسیاری نیز بودهاست.
تعریف
دستگاه عبارت است از مجموعهای از گوشهها که بر اساس منطقی درونی بهطور سنتی کنار هم قرار گرفتهاند و معمولاً دارای مدهای خاص خود میباشند. به نظر میرسد که ترتیب گوشههای یک دستگاه مبتنی بر ملایمت باشد؛ هر دستگاه از گوشهٔ خاصی شروع شده و به همان گوشه نیز ختم میشود.دستگاه به عنوان یک مجموعه به موسیقیدانان کمک میکند تا فواصل مربوط به هر گوشه و رابطهاش با دیگر گوشههای دستگاه را تشخیص بدهند.
لفظ «دستگاه» به عقیدهٔ بیشتر نظریهپردازان، اشاره به موقعیت دست روی دستهٔ سازهایی نظیر تار و سهتار دارد (یعنی متشکل است از دست + «گاه» به معنی موقعیت، مثل «ایستگاه» یا «پاسگاه»). با این حال عدهای نیز معتقدند که گاه در واقعه ریشه در «گات» دارد و آن را به متون اوستایی مرتبط میدانند.پیروان دیدگاه اول، اشاره میکنند که به پردههای ساز نیز در گذشته «دستان» گفته میشود و لذا نام دستگاهها (نظیر سهگاه و چهارگاه) به قرار گرفتن دست روی این دستانها اشاره دارد.
واژهٔ دستگاه به معنای موسیقاییاش ظاهراً اولین بار در رسالهای با نام رساله در بیان علم موسیقی و دانستن شعبات او به کار رفتهاست. این رساله احتمالاً پیش از ۹۷۴ ه.ق نگارش شدهاست و در آن برخی از مقامهای موسیقی «صاحب دستگاه» توصیف شدهاند.
تاریخچه
تا پیش از جدایی موسیقی ایران از موسیقی عثمانی، موسیقی در تمام این نقاط بر اساس مقامها توضیح و آموزش داده میشد. شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی احتمالاً به دورهٔ تیموریان بر میگردد.در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی (مصادف با حکومت ایلخانیان و تیموریان در ایران)، در موسیقی شرق آناتولی مفهوم مقام رشد پیدا میکند و این موسیقی، با آنچه در ایران و هرات (افغانستان امروزی) نواخته میشده تفاوت پیدا میکند[۹] از دید رافائل کیزوتر، همزمان با این تحولات موسیقی ایران به واسطهٔ ارتباط با غرب، تصمیم به تغییر اساسی در تئوری موسیقی خود میگیرد و تنها نام دوازده مقام و شش آواز اصلی را نگاه میدارد و برای تمام مفاهیم دیگر نامها یا مقولات فارسی میسازد تا جایگزین مقولات عربی کند. یکی از نتایج این تحولات، پیدایش دستگاههای موسیقی (به عنوان نوع جدیدی از تقسیمبندی ملودهای موسیقی ایرانی است).
واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شدهاست.این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردیده، خود از دو کلمه «دست» و «گاه» ترکیب یافتهاست. در موسیقی قدیم ایران، «گاه» به معنای پرده ساز بودهاست؛ بنابراین دستگاه یعنی چگونگی قرار گرفتن انگشتان دست بر روی پردههای ساز که در هر مقامی شکل خاص خود را دارد.به عقیدهٔ محسن حجاریان، اولین کاربرد لفظ «دستگاه» به معنای کنونیاش به رسالههای زمان آقابابا مخمور بر میگردد که موسیقیدانی در دربار فتحعلی شاه قاجار بود. او تعداد دستگاهها را دوازده عدد و نام آنها را چنین نامگذاری کرده بود: راستپنجگاه، نوا نِشابور، همایون، ماهور، رُهاب، شول [شور] و شهناز، چهارگاه مخالف، سهگاه، دوگاه، زابل، عَشیران، نیریز.
شکلگیری دستگاهها احتمالاً متأثر از مفهومی دیگر به نام «شَدّ» (جمع: شدود) بودهاست. دَورَهبیگ کَرامی (سفرهچی در دربار شاه عباس صفوی که موسیقی و شاعری نیز میدانست)، در رسالهٔ معرفت علم موسیقی از شدود چهارگانه نام بردهاست. در هر شد تعدادی از مقامها، آوازها یا شعبهها به دنبال هم اجرا میشدند و شروع و خاتمهٔ هر شد همیشه مقام یا شعبهٔ واحدی بودهاست؛ از این جهات مفهوم دستگاه و شد با هم شباهت دارند. همچنین در رسالهٔ در بیان چهار دستگاه اعظم که احتمالاً در قرن سیزدهم هجری نگارش شده، «دستگاه راست» از جملهٔ «چهار شد اعظم» دانسته شدهاست. از این رساله میتوان چنین استنباط کرد که احتمالاً دستگاههای دیگری نیز به جز چهار دستگاه اعظم وجود داشته؛ عنوان رسالهٔ دیگری به نام دربارهٔ شش دستگاه اصل و شش دستگاه فرد که احتمالاً در دورهٔ قاجاریه نگارش شده نیز بر این امر صحه میگذارد.
اولین سند مکتوب از تقسیمبندی دستگاهها به شکلی که امروز متداول است، بحورالالحان اثر فرصتالدوله شیرازی است. این اثر در سال ۱۹۰۴ در بمبئی به چاپ رسید، و فقط گوشههای هر دستگاه را فهرست میکند اما اشارهای به ساختار دستگاه نمیکند و گوشهها را نیز به نت نیاوردهاست.در اواخر قاجاریه، دو فرزند علیاکبر فراهانی به نام میرزاعبدالله و آقاحسینقلی دستگاهها را به صورت مجموعهای تحت عنوان ردیف گردآوری و تدوین کردند. آنها ردیف را به نسل بعدی موسیقیدانان ایرانی نظیر اسماعیل قهرمانی، نورعلی برومند، درویشخان و علینقی وزیری آموزش دادند. از این میان، وزیری اولین کسی بود که بهطور رسمی با موسیقی غربی آشنا بود (او در آلمان و فرانسه در این باره تعلیم دیده بود). او با توسعهٔ نتنویسی غربی برای نمایش ریزپردههای رایج در موسیقی دستگاه، اقدام به نتنویسی چندین گوشه از هر دستگاه کرد و اولین ردیف مکتوب برای ساز را نگارش کرد از آن زمان، نسخههای مختلفی از ردیف به صورت صوتی و مکتوب گردآوری و منتشر شدهاند (ر. ک. مقالهٔ ردیف (موسیقی)).