بیوگرافی فرانتس لیست
زندگی
در ۱۸۱۱ در دهکدهٔ کوچکی به نام دوبوریان نزدیک شوپرون در مجارستان، که امروزه محل شهر رایدینگ در اتریش کنونی است، به دنیا آمد. پدرش آدام لیست (en) (۱۷۷۶–۱۸۲۷) و پدربزرگش مباشر املاکِ دربار کنت استرهازی و هر دو نوازنده بودند. پدربزرگ، پیانو، ویولن و ارگ میزد، و پدر، علاوه بر پیانو، نوازندهٔ ویولنسل و گیتار نیز بود.
لیست، نوازندگی پیانو را از هفت سالگی نزد پدر آموخت و از هشت سالگی در جشنها و مهمانیهای محلی هنرنمایی میکرد. با همین هنرنماییها بود که تنی چند از متمولان زادگاهش برآن شدند تا هزینهٔ آموزش موسیقی کودک با استعداد را در وین تأمین کنند، در ۱۸۲۰ که فقط ۹ سال داشت، نخستین کنسرت خود را در ادنبرگ، در همان حوالی املاک استرهازی اجرا کرد، در سال ۱۸۲۱، یعنی همان سالی که ناپلئون مُرد، لیست وارد دومین دههٔ عمر خود شد که سر آغاز دومین مرحلهٔ زندگیاش هم گردید، لیست در دهمین سال از عمر خودش، مجارستان را ترک گفت و تا سی سالگی به آنجا بازنگشت، با این همه شرایط آغازین، اثرات عمیقی روی او گذاشته بود، آدام لیست پدر فرانتس تصمیم گرفته بود که فرزندش را به شهرهای آلمان، پاریس و حتی لندن ببرد، فرانتس در مونیخ، اشتوتگارت، و استراسبورگ نوازندگی کرد و با همان کنجکاوی و همان کف زدنها که موتسارت شصت سال پیش، مورد استقبال قرار گرفته بود، تحسین شد ولی این تفاوت وجود داشت که لیست ۱۲ساله بود و دوبرابر سن آن موقعِ موتسارت را داشت و کشش نوشتن موسیقی را به خوبیِ اجرای کنسرت نداشت
یوزف هایدن و لودویگ فان بتهوون از دوستان پدرِ فرانتس بودند و پدر با تکیه بر کمکهزینهٔ تحصیل فرزندش از کارفرمایان استرهازی مرخصی گرفت و همراه پسر راهی وین شد، جایی که گفته میشود بتهوون با شنیدن صدای پیانوی کودک بر پیشانی او بوسه زد. فرانتس سالها بعد در سالهای اوج کمال هنری وقتی شنید حمایت مالی کافی در بُن، زادگاه بتهوون، برای ساختن تندیس برنزی آهنگساز نشده، با اجرای شش کنسرت بزرگ در وین و کشیدن صدها تن از مشتاقان به سالنهای اجرای برنامه، هزینهٔ بنای یادبود بتهوون را تأمین کرد.
دوران جوانی و سفرها
فرانتس لیست در نوجوانی پدرش را از دست میدهد در نتیجه برای فراهم کردن هزینهٔ زندگی خود و مادرش معلم پیانو شد. پس از مدتی دلباختهٔ یکی از شاگردانش به نام کارولین دو سن کری شد پدر او وزیر شارل دهم پادشاه فرانسه بود؛ و او به دلیل گستاخی از خانهٔ آنها رانده شد. لیست به دلیل پریشانی به مذهب روی آورد، اما با وجودی که مدارج لازم برای رسیدن به مقام کشیشی را تا کسب عنوان «آبه لیست» طی کرد، اما این راه را ادامه نداد. برخی منتقدان او میگفتند که «کفشهای براق و جورابهای رنگین مجالس رقص او از زیر ردای آهنگهای مذهبی و عرفانیاش بیرون میزد.»
وی پس از ناامیدی از کارولین دو سن کری با کُنتِس داگو، نویسندهٔ فرانسوی که آثارش را به نام دانیل استرن منتشر میکرد، طرح دوستی ریخت. آشناییاش با فلیسیته دولامینه، کشیش آزاداندیش و فیلسوفمشرب فرانسوی هم تقریباً در همین دوره رخ داد. تأثیر این دو تن بر لیست، دورهٔ تازهای از خلاقیت او را با بیستوپنج قطعهٔ کوتاه اما غنی پیانو به نام سالهای زیارت شکوفا کرد.
سالهای زیارت حاصل مشاهدات لیست در سفر به سوییس و ایتالیا همراه با کُنتِس داگو است که شوهر خود را ترک کرد تا زندگی تازهای را در کنار لیست آغاز کند.
در این قطعات، که در قالب یادداشتهای روزانه طرحریزی شده، لیست به جنبههای مختلف سفر میپردازد و با دیدن زیباییهای طبیعی و بناهای تاریخی، گاه با لحنی توصیفی و گاه شاعرانه و مذهبی احساسات پرشورش را دربارهٔ توفان، چشمههای جوشان، ناقوس ژنو، درد وطن، راه رفتن قدیسها بر روی آب و تأملاتی دربارهٔ شخصیتهای تاریخی مانند ویلیام تل، دانته و پترارک به زبان موسیقی بیان میکند.
زندگی در کنار کُنتِس داگو، که شش سال از لیست بزرگتر بود، تقریباً همین مدت به درازا کشید و سه فرزند از آنها به دنیا آمد که جز کوزیما، دو تن دیگر در جوانی بر اثر سل درگذشتند.
بازگشت لیست به صحنهٔ کنسرت و سفرهای بیشمارش به گوشه و کنار اروپا و شایعاتی که در اطراف دیدار و مجالستش با زنان جوان از جمله ماری دوپلسی معشوقهٔ آلکساندر دومای پسر و الهامبخش او در مادام کاملیا بر سر زبانها افتاده بود، به سردی روابط کُنتِس و در نهایت جداییاش از لیست و رو آوردنش به نوشتن کتابهای تاریخی و فلسفی انجامید.
در این زمان، لیست به هر جا که پا میگذاشت، با استقبال روبهرو میشد؛ به حریم شاهان راه مییافت و نشان و مدال افتخار کسب میکرد. در روسیه، هنگام اجرای کنسرت در کییف، با یکی دیگر از زنهای زندگیاش، شاهزاده کارولین سین ویتگنشتاین آشنا شد، و بعد از سفر به کشورهای حوزهٔ بالکان و ترکیه، برای اقامت زمستانی نزد شاهزاده ویتگنشتاین برگشت.
فرانتس لیست در این زمان نزدیک به سی سال داشت و در اوج مهارت نوازندگیاش قرار داشت، او در تاریخ موسیقی کلاسیک نخستین هنرمندی است که جرأت کرد کنسرت کامل با ساز تنها برگزار کند و محبوبیتی در حد ستارگان موسیقی پاپ و راک امروزی را در قرن نوزدهم تجربه کند.
فرانتس لیست با نوآوریها و با نواختن آثار خودش در کنار آثار باخ، اسکارلاتی، موتسارت، بتهوون، شوپن، شوبرت وشومان، و سرودها و آوازهای ملی و محلی هر سرزمین که به آن پا میگذاشت، مخاطبانش را مسحور و زنان و دختران جوان را چنان از خود بیخود میکرد که هاینریش هاینه، شاعر نامدار آلمانی در مجموعه گزارشهایی که زیر عنوان موسیقی روز برای روزنامهها مینوشت، اصطلاح مشهور «جنون لیست» (به آلمانی: Lisztomania) را در مورد او و کنسرتهایش بهکار میبرد.
سالهای پایانی
لیست در سالهای آغاز فعالیتش گزیدهکار بود و تنها شاگردانی را که رگه استعدادی در آنها تشخیص میداد میپذیرفت. اما در واپسین سالهای زندگی که به آرامش و ثروت رسیده بود درِ خانهاش به روی همه باز بود و به کودک، پیر و جوان آموزش رایگان میداد.
لیست آخرین سالهای زندگیاش را در وایمار و در کنار کوزیما و واگنر گذراند و از آنها حمایت کرد.
مرگ واگنر که بیست و چهار سال از دخترش بزرگتر بود بر اثر حمله قلبی در سفر ونیز، بعد از مرگ خواهر و برادر کوزیما (دو فرزند دیگر لیست) در جوانی برای هر دو گران و ضربهٔ سخت دیگری بود. پدر و دختر در وایمار، جایی که واگنر به مقام نیمهخدایی رسیده بود احساس تنهایی میکردند. لیست با پذیرفتن شاگردان بیشتر و کوزیما با به عهده گرفتن ریاست تئاتر و جشنواره وایمار به قصد حفظ و اشاعهٔ میراث واگنر کوشیدند کمبود او و خلأ زندگی خود را جبران کنند.
در این زمان بسیاری از شاگردان لیست به عنوان نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر وارد صحنه شده بودند و درِ خانه او بیش از پیش به روی هنردوستان و شاگردان بیشمارش باز بود. شاگردانی که بسیاری از آنها را یک بار هانس فون بولو شوهر اول کوزیما از سر خشم به علفهای هرز باغچه تشبیه کرده بود. اما لیست به این انتقادها بیتوجه بود و میگفت به همهٔ شاگردانش افتخار میکند. شاگردانی که از میانشان آهنگسازانی چون، ژرژ بیزه، کامی سن-سانس، بدریش اسمتانا، ایزاک آلبنیس و… برخاستند.