گوشه (موسیقی)

در تئوری موسیقی ایرانی، ردیف مجموعه‌ای از آهنگ‌ها و نغمات موسیقی است، و به هر یک از این آهنگ‌ها یک گوشه گفته می‌شود.
گوشه (موسیقی)

مقدمه 

در تئوری موسیقی ایرانی، ردیف مجموعه‌ای از آهنگ‌ها و نغمات موسیقی است، و به هر یک از این آهنگ‌ها یک گوشه گفته می‌شود. هر گوشه جزئی از یک یا چند دستگاه یا آواز دانسته می‌شود. از گوشه‌ها برای خلق قطعه‌های موسیقی استفاده می‌شود؛ گوشه‌ها معمولاً به شکلی ثابت برای آموزش ردیف به کار می‌روند اما در زمان اجرا می‌توانند سوژهٔ بداهه‌نوازی و خلق آهنگ‌های جدید باشند.

مفهوم گوشه در موسیقی ایرانی همواره ثابت نبوده و به خصوص در نتیجهٔ تحول مقام به دستگاه مفهوم آن تغییر کرده‌است. تعداد گوشه‌ها هم در ردیف‌های مختلف تفاوت دارد چنان که مثلاً در ردیف میرزا عبدالله ۲۵۰ گوشه برشمرده شده‌است، اما در ردیف آوازی محمود کریمی تنها ۱۴۵ گوشه آمده‌است. نام گوشه‌ها می‌تواند نمایانگر مقامی باشد که گوشه از آن مشتق شده، یا ارتباط گوشه با گوشه‌های دیگر را نشان دهد. با این حال، برخی گوشه‌های دستگاه‌های مختلف که نام مشابه یا نزدیک دارند ارتباط چندانی به هم ندارند. کارکرد گوشه‌ها نیز با هم تفاوت دارد؛ برخی گوشه‌ها به دلیل اهمیت و کاربرد بیشترشان «شاه‌گوشه» نامیده می‌شوند، و تعدادی از گوشه‌ها به جهت این که امکان پرده‌گردانی به دستگاه‌های دیگر را فراهم می‌کنند حائز اهمیت هستند.

تاریخچه[ویرایش]

مفهوم گوشه[ویرایش]

تا پیش از آن که موسیقی ایران و دیگر کشورهای اسلامی مسیرشان از هم جدا شود، موسیقی در تمام این نقاط بر اساس مقام‌ها توضیح و آموزش داده می‌شد. به دوازده مقام اصلی موسیقی ایرانی در متون مختلف با لفظ «پرده» اشاره می‌شد. این‌طور به نظر می‌آید که از بعد از مغول از لفظ «گوشه» هم برای اشاره به مقام استفاده می‌شد.

در موسیقی قدیم ایران، علاوه بر دوازده مقام اصلی و شش آواز، بیست و چهار «شعبه» وجود داشته که در برخی متون به آن‌ها نیز «گوشه» می‌گفته‌اند. بعد از جدایی موسیقی ایرانی از موسیقی عربی و ترکی (یا مجموعاً، موسیقی عثمانی) و تحول مقام به دستگاه، برخی از دستگاه‌ها (نظیر سه‌گاه، چهارگاه، راست پنج‌گاه، و همایون) نامشان را از همین گوشه‌ها گرفتند و مفهوم گوشه نیز تغییر کرد.

شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی احتمالاً به دورهٔ تیموریان بر می‌گردد. در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی (مصادف با حکومت ایلخانیان و تیموریان در ایران)، در موسیقی شرق آناتولی مفهوم مقام رشد پیدا کرد و این موسیقی، با آنچه در ایران و هرات (افغانستان امروزی) نواخته می‌شده تفاوت پیدا کرد. از دید رافائل کیزوتر، هم‌زمان با این تحولات موسیقی‌دانان ایران به واسطهٔ ارتباطشان با غرب تصمیم به تغییر اساسی در تئوری موسیقی خود گرفتند و تنها نام دوازده مقام و شش آواز اصلی را نگاه داشتند و برای تمام مفاهیم دیگر نام‌های فارسی ساختند تا جایگزین نام‌های عربی کنند. یکی از نتایج این تحولات، پیدایش دستگاه‌های موسیقی (به عنوان نوع جدیدی از تقسیم‌بندی ملودهای موسیقی ایرانی) و نتیجهٔ دیگر آن، شکل‌گیری ردیف بود. از دید والتر فلدمن، محقق برجستهٔ موسیقی عثمانی، زمانی که موسیقی ترکیه مشغول تمرکز بر اصول موسیقی (از طریق گسترش مقام‌ها) بود، هم‌زمان موسیقی ایرانی به سمت قالبی شدن رفت (به معنای تمرکز روی قالب موسیقایی)؛ سهم موسیقی آوازی از سازی در ایران بیشتر شد؛ و مقام‌های موسیقی (و متعاقب آن، دستگاه‌ها) به قطعات کوچکتری تقسیم یافتند که می‌شد هر کدام را جداگانه تعلیم داد (شکل‌گیری ردیف موسیقی ایرانی).در مقابل برخی محققین دیگر شکل‌گیری ردیف در ایران را با نفوذ فرهنگ غرب که در دورهٔ قاجاریه شدت گرفت مرتبط می‌دادند.

نقش در موسیقی دستگاهی

واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شده‌است. این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردیده، خود از دو کلمه «دست» و «گاه» ترکیب یافته‌است. در موسیقی قدیم ایران، «گاه» به معنای پرده ساز بوده‌است؛ بنابراین دستگاه یعنی چگونگی قرار گرفتن انگشتان دست بر روی پرده‌های ساز که در هر مقامی شکل خاص خود را دارد. در موسیقی دستگاهی ایران، هر دستگاه شامل چند «گوشه» است که از پائین به بالا (از محدوده صدای بم به سمت محدوده صدای زیر)، پشت سر هم چیده می‌شوند. گوشه‌ای که وسعت صوتی‌اش از همه پائین‌تر (بم تر) است معمولاً به عنوان اولین گوشه قرار می‌گیرد و «درآمد» نامیده می‌شود. گوشه‌های دیگر هر کدام به ترتیب محدوده صوتی، در دنبالهٔ درآمد قرار میگرند و به ترتیب ردیف می‌شوند. گوشه‌های هر ردیف بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع‌آوری گردیده‌اند که حاصل آن ردیف‌های مختلف است نظیر ردیف میرزا عبدالله، ردیف میرزا حسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا و غیره.از این میان ردیف میرزا عبدالله مهم‌ترین ردیف دانسته می‌شود، چرا که میرزا عبدالله با تعلیم آن به شاگردان زیادی که داشت توانست میراث هنری دوران قبل از قاجار را تا به امروز زنده نگاه دارد.

بازخوردها


    لطفاً برای ارسال نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود بشوید
    اگر تاکنون ثبت نام نکرده اید ، روی این لینک کلیک کنید